پروفسور «طارق رمضان» اسلام‌شناس و روشن‌فکر سوئیسی است که هم‌اکنون به تدریس مطالعات اسلامی در دانشگاه آکسفورد مشغول است. وی در مباحثات و مناظرات مربوط به اسلام و غرب و چگونگی تعامل این دو در جهان امروز، نقشی فعال دارد و در این زمینه آثاری چند، از ‌جمله 20 کتاب و 700 مقاله نیز منتشر کرده است. او همچنین نوهٔ «حسن البنا» مؤسس جمعیت اخوان‌المسلمین مصر است. به گزارش پارسینه، اخیرا رمضان در یادداشتی با عنوان «ترکیه دموکراتیک الگوی اخوان المسلمین» به تحولات منطقهٔ خاورمیانه و چگونگی روندهای تغییر در سیستم حکومتی این کشورها پرداخته است. در این یادداشت که ماهنامهٔ علوم انسانی «مهر نامه» در شماره 13 خود آن را منتشر کرده است، آمده است: "غرب دهه‌ها بود که به بهانه حضور اسلام‌گرایان، بدترین دیکتاتورهای جهان عرب را به رسمیت می‌شمرد و همین حکومت‌ها بودند که مخالفان اسلام‌گرای خود، به خصوص اخوان المسلمین مصر، را شیطانی جلوه می‌دادند. اخوان المسلمین اولین جنبش توده‌ای سازمان یافته تاریخ مصر بود که نفوذ سیاسی گسترده‌ای داشت. برای بیش از 60 سال، اخوان المسلمین غیر قانونی بود اما تحمل می‌شد. این گروه نشان داده بود که در هر رای گیری نسبتا دموکراتیک -انتخابات اتحادیه‌های کارگری، اتحادیه‌های صنفی، شهرداری‌ها و پارلمانی- ظرفیت بالایی برای بسیج مردم دارد. خب حالا پس از سقوط حسنی مبارک این سوال پیش می‌آید که آیا آن‌ها به یکی از قدرت‌های اصلی مصر تبدیل خواهند شد یا نه؟ و باید چه انتظاری از این سازمان داشته باشیم؟ در غرب اصولا یک تحلیل سطحی از اسلام سیاسی در کل، و خصوصا اخوان المسلمین وجود دارد. آنها تقریبا این واقعیت را نادیده می‌گیرند که اسلام‌گرایی یک موزاییک از روندها و شاخه‌های متفاوت است و در طول تاریخ و در واکنش به تغییرات اجتماعی و سیاسی شکل‌های گوناگونی به خود گرفته. اخوان المسلمین در دهه 1930 به عنوان جنبشی قانون‌گرا، ضد استعماری و صلح آمیز شکل گرفت که البته در سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم، مقاومت مصلحانه در فلسطین علیه توسعه طلبی صهیونیسم را مشروع می‌دانست. نوشته‌های حسن البنا، بنیانگذار اخوان المسلمین بین سالهای 1930تا 1945 نشان می‌دهد که او مخالف استعمار بود و به شدت از دولت‌های فاشیست در آلمان و ایتالیا انتقاد می‌کرد. او استفاده از خشونت را در مصر نمی‌پذیرفت اما آن را در فلسطین و در برابر گروه‌های ترور صهیونیستی مجاز می‌دانست. او اعتقاد داشت که سیستم پارلمانی انگلیس نزدیکترین نوع حکومت به اصول اسلامی است." در ادامه‌ی این یادداشت می‌خوانیم: "اخوان المسلمین رهبری شورش علیه حسنی مبارک را بر عهده نداشت: شورش توسط زنان و مردانی جوان رهبری شد که دیکتاتوری را نمی‌خواستند. اخوان المسلمین، و در کل اسلام‌گرایان، نماینده اکثریت جامعه مصر نیستند. بدون تردید آنها میتوانند به حضور در این گذار دموکراتیک امید داشته باشند، اما هیچ کس نمی‌تواند پیش بینی کند که کدام بخش اخوان المسلمین در پایان این روند قدرت بیشتری خواهد گرفت.هر اتفاقی می‌تواند میان دو بخش اصلی -حامیان الگوی ترکیه و متعصب‌تر های مکتب عربستان- بیفتد. اما به هر حال تفکرات سیاسی اخوان المسلمین با 2 سال پیش قابل مقایسه نیست." به گزارش پارسینه، رمضان در بخشی دیگر از یادداشت خود می‌نویسد: ..."احترام به اصول دموکراتیک ضرورت میکند که همه نیروها خشونت را رد کنند و به حکم قانون احترام بگذارند و در روند سیاسی به طور کامل شرکت کنند. به اعتقاد من اگر حداقل‌های یک حکومت دموکراتیک در مصر بنیان گذاشته شود اخوان المسلمین یک شریک کامل در روند تغییرات خواهد بود.(البته باز تاکید میکنم نمیتوان مقاصد قدرتهای خارجی را در پروسه کنونی کاملا درک کرد) نه سرکوب و نه شکنجه نمی‌تواند اخوان المسلمین را به نابودی بکشاند. برعکس این روند صادق است. تنها مباحثه دموکراتیک و تبادل جدی و تند عقاید بوده که باعث شده ایده‌های اسلام گرایان تحول پیدا کند و اصلاح شود.(حالا گروه‌های زیادی از اسلام گرایان هستند که واقعا به آزادی احترام می‌گذارند و از برابری دفاع میکنند.) با تبادل نظر و نه شکنجه و دیکتاتوری است که می‌توانیم راه حل‌هایی پیدا کنیم که به خواست و اراده مردم احترام می‌گذارد. الگوی ترکیه میتواند الهام بخش همه باشد." ...